استفاده از کودهای شیمیائی و نیز سموم دفع آفات گیاهی به یک نگرانی بزرگ در مشگین شهر تبدیل شده است. بطوری که همه کشاورزان برای تولید بیشتر و سود بیشتر حد ومرزی برای استفاده از این ترکیبات قرار نداده اند.از طرف دیگر کشاورز هیچ اطلاعاتی در مورد سمی یا کودی که مصرف میکند را ندارد.در کشورهای اروپائی متخصصان وکارشناسان گیاه پزشکی با مطالعات خود بروی باغات اقدام به تجویز سموم و نظارت بر چگونگی مصرف آن توسط کشاورز را دارند. ولی  متاسفانه در مشکین شهر چنین نیست!میانگین مصرف سموم حشره کش در ایران45درصد وسموم کنه کش و قارچ کش25 درصد میباشد.بعضی از این سموم سیستماتیک وبرخی نیز جذبی هستند.این در حالی است که میانگین مصرف سموم  فوق در دنیا به ترتیب25.5و18.6درصد میباشد.مشخص میشود که مصرف سموم کشاورزی در ایران از میانگین جهانی خیلی بالاتر است.در گذشته زمینهای زراعی یکسال محصول میداد و سال بعد به صورت آیش باقی میماند. زمین فرصت لازم برای احیاء خود ومیکروارگانیسم ها را پدید می آورد. ولی با انقلاب کودها در عرصه کشاورزی ابتدا همه افکار عمومی به پیشرفت وافزایش محصول جلب شد ولی بی خبر از اثرات آن وآینده اش بود.باید اذعان کنیم که در گردابی فرو مانده ایم که راه برگشتی برای خود نگذاشته ایم. کودهای شیمیایی را باید در چارچوب یک مدیریت تغذیه با مخلوط کردن تمامی منابع غذایی موجود در مزارع به کار گرفت و در صورت امکان برای هر مزرعه با توجه به نتایج آزمایش خاک و تاریخچه بهره برداری از آن، برنامه جداگانه ای تنظیم کرد. در چند دهه اخیر با توجه به افزایش جمعیت و تقاضای روزافزون برای مواد غذایی، از کودهای شیمیایی به عنوان ابزاری برای نیل به حداکثر تولید در واحد سطح، استفاده بی رویه شده است.طی تحقیقات انجام گرفته مشخص گردیده است که ترکیبات نیتراته در بدن انسان از عوامل اصلی بروز سرطانهای مختلف میباشد. در این میان ،جنینها و کودکان آسیب پذیرترین افراد هستند.تولد کودکان ناقص و عقب مانده ، کاهش هوش و بسیاری از پیامدهای دیگر ناشی از اثرات زیان بار مصرف بیش از حد کودهای شیمیائی است.طی تحقیقی که در سال 2012در کشور ترکیه انجام یافته به این نتیجه رسیدند که :کودهای فسفاته ،نیتراته،آمونیوم و نمک های پتاسیم  از بزرگترین منابع تزریق کننده  فلزات سنگین نظیر:جیوه،کادمیوم،آرسنیک،مس ، نیکل ، توریوم و اورانیوم 238میباشد.استفاده زیاد از این کودها باعث تجمع این فلزات سنگین در خاک شده و ساختمان خاک را از بین برده(در دراز مدت) وحاصلخیزی خاک کاهش میابد واز طرفی دیگر ورود این عناصر سنگین به بافتهای محصولات کشاورزی و مصرف آن توسط انسان باعث بروز مشکلات جدی در بدن انسان میشود. این عناصر در خاک شستشو یافته و وارد چرخه آبهای زیر زمینی میشود.آبها آلوده میشوند، این آبها به مصرف انسان ،احشام و گیاهان رسیده و باز هم قربانی آخر انسان بیچاره است. ترکیباتی  از قبیل نیترات سدیم، آمونیوم نیترات ،پتاسیم کلرید، سولفات پتاسیم و آمونیوم کلرید باعث تخریب ساختمان  خاک میشود.از طرفی اکسید شدن ترکیباتی نظیر مونو اکسید نیتروژن و دی اکسید نیتروژن و ورود آنها به اتمسفر باعث بروز آلودگی های هوا وتشکیل بارانهای اسیدی را به همراه خواهد داشت.کشور ترکیه کمترین استفاده را از کودهای شیمیائی در بین کشورهای جهان دارد.ترکیبات نیتراته اکثرا در بافتهای گیاهی جمع شده و با مصرف انسان به بدن وی راه پیدا میکند.این درست است که خاک یک ترکیب تامپون یا بافری است یعنی در مقابل افزایش یا کاهش مقدار اسیدهای خاک مقاومت دارد ولی این مقاومت تا حدی پاسخگو است ودر صورت افزایش باید منتظر مشکلات دیگر باشیم.و اما مشکلات ما فقط به کودهای شیمیائی منتهی نمیشود، بلکه مشکل اصلی جوامع امروزی سموم شیمیائی است که برای دفع آفات گیاهان استفاده میشوند.این مواد از خطرناکترین ترکیبات برای انسانها وحیوانات ومحیط زیست به شمار میروند.کمترین مقدار از آنها باعث بروز انواع سرطان در انسانها میشود.آیا ما از روی مطالعات و اصول کارشناسی اقدام به مصرف این سموم میکنیم؟استفاده از ترکیباتی نظیر دیازینون،مالاتیون،کاپتان،متیل بروماید، ترکیبات مس و ......جهت کنترل آفات گیاهان،اثرات زیانباری بروی محیط زیست میگذارد.آیا کشاورز از دوره کارنس سم اطلاعاتی دارد؟آیا وی میداند در صورتی که قصد استفاده از متیل بروماید یا ترکیبات مشابه آن را داشته باشد، نباید کمتر از یک ماه مانده به برداشت محصول از آن استفاده کند؟همه اینها سوالات بسیار پیچیده ای هستند. مغازه سم فروشی برای سود بیشتر و نیز کشاورز برای کنترل آفات از آن استفاده میکند.در این میان مردم هدف اصلی این خطر قرار دارند.طی تحقیقاتی که در منطقه شمیرانات تهران انجام شده مشخص گردیده است که در ماههای اردیبهشت وخرداد که سموم کشاورزی در بیشترین استفاده خود  هستند.آب چاههای مزارع خیلی دورتر آلوده به ترکیبات شیمیائی سموم شده اند.یعنی سموم کشاورزی وارد خاک میشوند در آبها حل میشوند و وارد چاههاو آبهای زیر زمینی میشوند.آبهای زیر زمینی نیز به مصرف انسان رسیده ویا در زمینه های کشاورزی استفاده میگردد.میکروارگانیسم های خاکی از بین میروند. فعالیت جانداران خاکی متوقف میشود.خاک حاصلخیزی خود را از دست میدهد.آبها آلوده میشوند.گیاهان در معرض ترکیبات سمی قرار میگیرند.چه بسا ترکیباتی در سموم وجود دارند که به راحتی از بین نمی روند و وارد بدن انسانها میشوند.در بدن انسان سلول های طبیعی جهش داده وانواع سرطانها به وقوع می پیوندد.برای جلوگیری از این خطرات چه باید کرد؟برای مقابله با همه این خطرات اکثر کشورهای اروپائی اقدام به ایجاد کشاورزی ارگانیک نموده اند زیرا آنها فهمیده اند که کودها وسموم، خطر اصلی برای انسانها ومحیط زیست به شمار میروند.کشاورزی ارگانیک یعنی کشاورزی که در آن خبری از کودهای شیمیائی وسموم آفت کش نیست.اکثر کشورهای اروپائی از کودهای نانو استفاده میکنند که توسط گیاه جذب شده وخطر کمتری برای محیط زیست وانسانها دارند.بعضی از کشورها نظیر هلند که از کشورهای پیشرو در علم باغبانی و کشاورزی هستند گونه های گیاهی مقاوم به آفات ایجاد کرده اند که نیازی به سم پاشی ندارند وریشه آنها طوری  ایست که از حداقل مواد خاکی حداکثر استفاده را میکنند.آیا زمان آن نرسیده که ما هم از این خطرات دور شویم؟خودتان قضاوت کنید در مشگین شهری که کلا کشاورزی اش را باغات تشکیل داده اگر هر کشاورزی به طور متوسط 20 لیتر سم استفاده نماید چندین هزار لیتر مواد خطرناک سمی وارد محیط زیست میشود !فارغ از آنکه آیا نتیجه ای خواهد داشت یا خیر! و پیامدهای آن در آینده نه چندان دور آشکار خواهد شد.!!